صفحه ١٣٠

بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: این تعبیر اشاره به آن است که مؤمنان صالح در آخرت به فرزندانى مى مانند که در آغوش پدر قرار گرفته اند، در حالى که دنیاپرستان همچون کودکان یتیم، بینوا و محروم اند!
ولى این تفسیر با جمله «اِنَّ کُلَّ وَلَدٍ سَیُلْحَقُ بِاَبِیهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ؛ هر فرزندى به زودى به پدرش در قیامت ملحق مى شود» سازگار نیست، بلکه این تعبیر مى رساند که زندگى مادى منهاى ایمان و تقوا در قیامت به صورت دوزخ مجسّم مى شود، و دنیاپرستان در آغوش آن قرار مى گیرند، همان گونه که قرآن مى فرماید: (وَأُمُّهُ هاوِیَةٌ)؛ «مادر و پناهگاه او دوزخ است!».(1) امّا اگر زندگى این جهان توأم با ایمان و تقوا باشد و شکل الهى و اخروى به خود گیرد در قیامت به صورت بهشت تجسّم پیدا مى کند و این گروه از مؤمنان در آغوش آن قرار مى گیرند.
حضرت على (علیه السلام) سرانجام در پایان خطبه به مهم ترین تفاوت دنیا و آخرت اشاره کرده، مى فرماید: «امروز روز عمل است نه حساب، و فردا وقت حساب است نه عمل!»؛ (وَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلاَحِسَابَ وَغَدآ حِسَابٌ، وَلاَعَمَلَ).
این سخن از یک سو بیانگر این واقعیت است که تا فرصت در دست دارید، بر حجم اعمال صالحه خود بیفزایید، و اگر مى بینید نیکوکاران و بدکاران، پاکان وناپاکان، اولیاى خدا و اشقیا، حزب خدا و حزب شیطان، در این جهان در کنار هم زندگى مى کنند بى آن که بدکاران مورد مجازات الهى قرار گیرند و نیکوکاران مشمول پاداش خیر شوند، به این دلیل است که این جهان فقط میدان عمل است نه حساب و جزا.
و ازسوى دیگر هشدار مى دهد که با پایان عمر، پرونده هاى اعمال براى همیشه بسته مى شود، و راهى به سوى بازگشت و جبران نخواهد بود، و پشیمانى