صفحه ٨٤

بر او خرده گرفتند که چرا دربرابر مسئله حکمیت تسلیم شد، و دو نفر به نمایندگى ازسوى اصحاب امام (علیه السلام) و طرفداران معاویه براى این امر برگزیده شدند، تا درباره سرنوشت جنگ صفّین و خلافت مسلمین داورى کنند، در حالى که بر طبق آیات قرآن مجید: (اِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلهِ)؛ «حکم و فرمان تنها از آن خداست»(1) وشعار «لاحُکْمَ إِلاَّ لِلهِ»، را از آن اقتباس کرده، پیوسته بر آن تکیه مى کردند، در صورتى که گرفتار مغالطه آشکارى بودند که به دلیل لجاجت نمى توانستند زشتى آن را درک کنند.
هنگامى که امام (علیه السلام) این شعار را شنید، این سخن را ایراد فرمود و در آن به چهار نکته اشاره فرموده است :
نخست از این شعار مغالطه آمیز آنان پرده برمى دارد و مفهوم «لا حُکْمَ إِلّا للهِِ» را که سخن حقّى است و آن ها از آن بهره بردارى باطل مى کنند، بیان مى دارد.
دوم این که در ادامه این سخن، نیاز مردم را به یک حاکم انسانى، روشن مى سازد و به تعبیر دیگر، ضرورت حکومت را تبیین مى کند.
در قسمت سوم، وظایف یک حاکم عادل الهى را شرح مى دهد و به هفت وظیفه مهم اشاره مى کند.
و در آخرین بخش این خطبه نتیجه وجود یک حاکم عادل الهى را در دو جمله کوتاه و پرمعنا بیان مى فرماید.
مرحوم سیّد رضى در پایان این خطبه همین مضمون را طبق روایت دیگرى در عبارت کوتاه ترى نقل مى کند.

* * *