صفحه ٥٤٢

آن ها راه داشته باشد، در حالى که او وفادارترین و مخلص ترین وآگاه ترین وباتقواترین شاگرد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود؟! ولى منافقین که دنبال منافع مادّى کثیف خود بودند، به این گونه مسائل هرگز توجّه نمى کردند؛ چراکه با منافع آن ها در تضادّ بود، بلکه اصرار داشتند چهره امام (علیه السلام) را طور دیگرى نشان دهند.
امام (علیه السلام) در پایان این سخن، که پایان خطبه است، مى افزاید: «نه، به خدا سوگند! این گونه نیست (که منافقان کوردل مى پندارند) بلکه آنچه گفته ام واقعیتى است که شما از آن غایب بودید (بلکه) اهل درک آن نبودید»؛ (کَلاَّ وَاللهِ! لکِنَّهَا لَهْجَةٌ(1) غِبْتُمْ عَنْهَا، وَلَمْ تَکُونُوا مِنْ أَهْلِهَا).
«مادر آن گوینده به عزایش بنشیند، اگر آن ها ظرفیت مى داشتند، این ها پیمانه اى بود (از علوم و دانش ها و معارف والا) که رایگان در اختیارشان قرار مى گرفت، وبه زودى خبر آن را خواهید دانست!»؛ (وَیْلُ اُمِّهِ(2) کَیْلا بِغَیْرِ ثَمَنٍ! لَوْ کَانَ لَهُ وِعَاءٌ، «وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ»).
منظور ازجمله «لکِنَّهَا لَهْجَةٌ غِبْتُمْ عَنْهَا» با توجّه به این که «لَهجه» در این جا به معناى حقایق و مطالب و اسرارى است که از آن ها مکتوم بوده، این است که تکذیب و انکار شما از کوتاهى افکار و پایین بودن سطح معلومات و بى خبر بودن شما از اسرارى است که من در مکتب پیامبر (صلی الله علیه و آله) آموخته و از کتاب اللّه استفاده کرده ام؛ ولى چون شما اهل آن نبوده اید، طبق مَثَل معروف: «اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ