صفحه ٤٧٣

پسرعمویى که برادر و جانشین و وصىّ و همگام و همراه او بود؛ بنابراین، در حقّانیت خود و مسیرى که در پیش دارید کمترین تردیدى به خود راه ندهید و با دشمنِ ستمگر، با قوّت و قدرت پیکار کنید! این در حالى است که دشمنِ شما، فرزندِ دشمنِ شماره یک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یعنى «ابوسفیان» است که در باطل بودن ادّعاى او درباره خلافت، جاى هیچ گونه تردیدى نیست!!
تکیه کردن امام (علیه السلام) روى نسبت نزدیکش با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) علاوه بر این که یک اصل شناخته شده در میان عقلاست ـ که نزدیکان هرکس را آشناترین افراد به مکتب او مى دانند، مگر این که خلافش ثابت شود ـ مى تواند اشاره به «حدیث ثَقَلین» باشد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مردم را بعد از خود، به پیروى از اهل بیت علیهم السلام در کنار پیروى از قرآن، دعوت کرده است.
سپس در ادامه این سخن، امام (علیه السلام) دو دستور مهم را ـ که درواقع لازم و ملزوم یکدیگرند ـ گوشزد مى کند و مى فرماید: «پى درپى (بر دشمن) حمله کنید و از فرار شرم نمایید! چراکه فرار از جهاد، ننگى است که در نسل هاى آینده شما نیز مى ماند و آتشى است که در روز حساب دامان شما را مى گیرد!»؛ (فَعَاوِدُوا الْکَرَّ، وَاسْتَحْیُوا مِنَ الْفَرِّ، فَإِنَّهُ عَارٌ فِی الْأَعْقَابِ، وَ نَارٌ یَوْمَ الْحِسَابِ).
اشاره به این که اوّلاً: نباید انتظار داشته باشید که در یک حمله، شیرازه لشکرِ دشمن از هم بپاشد، بلکه باید با ضرباتِ پى درپى، دشمن نیرومند خود را ضعیف و ضعیف تر و سپس متلاشى سازید! و دیگر این که: هرگز فکر فرار از جهاد را در سر نپرورانید، که لکّه ننگ آن، نه تنها بر دامان شما مى نشیند که نسل هاى آینده شما نیز از این عار و ننگ بى نصیب نخواهند بود(1)، و شما را در