صفحه ٤٦٩

بخشى از آن، باید سال ها در پاى درس استاد نشست و در میدان، تمرین کرد وبدون آگاهى از این علوم، نه کثرت نفرات مشکلى را حل مى کند و نه تنوّع وپیشرفتگى سلاح هاى جنگى؛ و درست به همین دلیل مسلمانان جهان براى دفاع از مکتب و کشور و منافع خود، باید آخرین تعلیمات و تجربیّات را در زمینه فنون مختلف جنگ فراگیرند و این از «واجبات کفاییّه» و گاه از «واجبات عینیّه» است.
بى شک در گذشته نه سلاح ها این گونه پیچیده بود و نه فنون جنگ تا این حد گسترده و پیچیده؛ با این حال جنگ در آن زمان ها نیز فنون و آداب زیادى داشت که امام (علیه السلام) در جمله هاى کوتاه و پرمعناى این خطبه به قسمتى از دقایق و ظرایف آن اشاره کرده که به خوبى نشان مى دهد تا چه حد داراى سابقه و تجربه و آگاهى بوده است. به خصوص روى انگیزه هاى سربازان براى جنگ، تکیه مى کند؛ همان چیزى که حرف اوّل را در میدان هاى جنگ مى زند. بدون تردید، ترس از مسئولیّت هاى الهى و حفظ آرامش (دو اصلى که امام (علیه السلام) در آغاز خطبه به آن اشاره فرموده است) نقش بسیار مهمى در پیروزى بر دشمن دارد.
ممکن است کسانى تصوّر کنند، تعلیم این فنونِ دقیق جنگى، سبب خون ریزى بیشترى در میدان جنگ مى شود و این درست چیزى است که از همه تعلیمات جنگى در اسلام، خلاف آن استفاده مى شود؛ زیرا تعلیمات جنگى اسلام بر این اصل تکیه دارد که خون انسان ها کمتر ریخته شود.
ولى با توجّه به یک نکته روشن مى شود که تعلیمات این خطبه نیز، در همان مسیر است؛ زیرا اگر مسلمانان آن چنان از فنون نبرد آگاه باشند که در یک حمله کوتاه و برق آسا محکم ترین ضربات را بر پیکر لشکر دشمن وارد کنند، زمان جنگ، کوتاه شده و طبعآ خون کمترى ریخته مى شود. بنابراین، تعلیمات فوق نیز در همان مسیر است.