صفحه ٤٤٦

مخصوصى که از اشعه مادون قرمز کمک مى گیرد اشیاى بیشترى را در تاریکى به انسان نشان دهد ولى بالأخره در ماوراى آن، اشیاى زیادى است که در تاریکى دیده نمى شود.
این ها همه محدودیّتِ دیدِ انسان از جهات مختلف را نشان مى دهد ولى آن کس که همه چیز را در همه جا و در هر شرایط و در نهان و آشکار مى بیند ـ یا به تعبیر دیگر: علم او به آن احاطه دارد ـ ذات پاک خداست!
قرآن مجید مى گوید: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)؛ «هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست (یا به تعبیر دقیق تر: او شنونده و بیناست)».(1)
در حقیقت بینا و شنوا به معناى واقعى و مطلق، ذات پاک اوست.
در نهمین و دهمین توصیف مى فرماید: «هر آشکارى غیر او پنهان است و هر پنهانى غیرِ او آشکار نیست (ولى خداوند با این که ذاتش از همه پنهان است وجودش از همه آشکارتر است)»؛ (وَ کُلُّ ظَاهِرٍ غَیْرَهُ بَاطِنٌ، وَ کُلُّ بَاطِنٍ غَیْرَهُ غَیْرُ ظَاهِرٍ).
این توصیف ها درباره ذاتِ خداوند و درباره دیگران، در حقیقت از همان ویژگى نامحدود بودن و محدود بودن سرچشمه مى گیرد؛ از آن جا که ذات پاکش نامتناهى است، آثار او سرتاسر هستى را فراگرفته و ظهورِ مطلق و بى قید وشرط، در همه جا و هر زمان از آنِ اوست. در حالى که موجودات دیگر هرچند داراى ظهورى باشند ظهورشان محدود است و به همین دلیل مى توان گفت: «پنهان و ناپیدا هستند». در جهانِ ستارگان و کهکشان ها، ستارگانى یافت مى شوند که از خورشیدِ جهان تابِ منظومه ما بسیار بزرگ تر و پرنورترند، ولى ما هیچ اثرى از آن ها نمى بینیم! همان گونه که اگر از محدوده منظومه شمسى گام بیرون نهیم، خورشید ما کمرنگ و سپس بى رنگ مى شود.