صفحه ٣٣٢

این خطبه حاکم شدن معاویه را بر امّت، پیشگویى مى فرماید و به مفاسدى که از این حاکمیت سرچشمه مى گیرد اشاره مى کند، نخست مى فرماید: «آگاه باشید! بعد از من مردى گشاده گلو و شکم بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد که هرچه بیابد مى خورد و آنچه را نمى یابد جست وجو مى کند»؛ (أَمَّا إنَّهُ سَیَظْهَرُ عَلَیْکُمْ بَعْدِی رَجُلٌ رَحْبُ آلْبُلْعُومِ(1)، مُنْدَحِقُ(2) البَطْنِ، یَأْکُلُ مَایَجِدُ، وَیَطْلُبُ مَا لا یَجِدُ).
این تعبیر ممکن است اشاره به وضع ظاهرى او باشد که طبق بسیارى از روایات چنین اوصافى را داشت و به همین دلیل بسیار غذا مى خورد. و ممکن است کنایه از وضع روحى او در امر حکومت باشد، که مردى زیاده طلب وحریص بود و در امر حکومت چیزى او را سیر نمى کرد. و بعید نیست که هر دو معنا، هم معناى حقیقى و هم معناى کنایى منظور باشد چراکه او داراى این صفات، در هر دو جهت بود.
امام (علیه السلام) سپس در ادامه این سخن دستور قتل چنین فردى را صادر کرده، مى فرماید: «او را بکشید! ولى هرگز نخواهید کشت!»؛ (فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ!).
به یقین مخاطبِ این سخن مردم عراق اند که امام علیه السلام مى دانست آن ها به حکم ضعف روحیه و ناتوانى در تصمیم گیرى و پراکندگى افکار، یا توانایى بر کشتن معاویه ندارند و یا اگر بتوانند، چنین شجاعت و شهامت و اراده و تصمیمى در آنها وجود ندارد.
اما چرا این مرد از دیدگاه امام (علیه السلام) واجب القتل بوده است؟ روشن ترین دلیل