صفحه ٢٩٠

آسْتِشْرَافُ(1) أُذُنِهَا، وَسَلاَمَةُ عَیْنِهَا، فَإِذَا سَلِمَتِ آلْأُذُنُ وَآلْعَیْنُ سَلِمَتِ آلْأُضْحِیَةُ وَتَمَّتْ).
سپس در ادامه این سخن مى فرماید: «هر چند شاخش شکسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آید»؛ (وَلَوْ کَانَتْ عَضْبَاءَ(2) آلْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَهَا إِلَى آلمَنْسَکِ).
این سخن با آنچه در میان فقها معروف است و از سایر روایات معصومین (علیهم السلام) استفاده مى شود که قربانى باید از سایر جهات نیز سالم باشد منافاتى ندارد، چراکه آنچه براى سلامت قربانى مضر است آن است که شاخ داخلى اش شکسته باشد وشکسته بودن شاخ بیرونى ضرر ندارد همچنین مختصر لنگى اى که مانع از حرکت نباشد مضر نیست.
در بعضى از نسخه هاى این خطبه جمله اى در ذیل عبارت «تَجُرُّ رِجْلَها اِلَى الْمَنْسَکِ» آمده و آن، جمله «فَلا تَجْزِى» است. بنابراین مفهوم جمله این مى شود که اگر شاخ آن شکسته باشد و براثر لنگ بودن پایش را روى زمین بکشد براى قربانى کردن، مناسب نیست.(3)
مرحوم سیّدرضى در پایان این خطبه مى گوید: «وَالْمَنْسَکُ هاهُنا اَلْمَذْبَحُ؛ منظور از منسک در این جا قربانگاه است».