صفحه ٨٥

از چاه هاى عمیق آب مى کشند و به زمین نامستعدّى مى ریزند که هیچ حاصلى نمى دهد، سخت وامانده مى شوند و همین گونه است حال رهبر و پیشواى مدیر و مدبّرى همچون على بن ابى طالب (علیه السلام) که گرفتار گروهى جاهل، کوته بین، ضعیف الاراده و ضعیف الایمان مى گردد.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که عیسى بن مریم چنین گفت: «داوَیْتُ الْمَرْضَى فَشَفَیْتُهُم بِإِذْنِ اللهِ وَاَبْرَاْتُ الْأَکْمَهُ وَالْأَبْرَصَ بِإِذِنِ اللهِ وَعَالَجْتُ الْمَوْتَى فَاحْیَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللهِ وَعَالَجْتُ اْلْأَحْمَقَ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَى إصْلاحِهِ؛ من بیماران را مداوا کردم و به اذن خدا آن ها را شفا دادم، نابیناى مادرزاد و گرفتار بیمارى برص را به اذن خدا بهبودى بخشیدم؛ مردگان را به فرمان خدا زنده کردم، ولى خواستم احمق را معالجه کنم نتوانستم».(1)

* * *