صفحه ٢٩٢

نکته
عوامل اصلى ناکامى ها

امام (علیه السلام) به دلایل مختلفى که قبلاً به آن اشاره کرده ایم گرفتار یاران و اصحاب و مردمى شده بود که غالب آن ها به زندگى مرفّه و آرام و بى دغدغه، عادت کرده بودند و به بهانه هاى گوناگون از هرگونه جهاد و مبارزه با دشمن فرار مى کردند و اوامر امام (علیه السلام) را نادیده مى گرفتند، امام (علیه السلام) گاه با تشویق و گاه با ملامت هاى خفیف و گاه با توبیخ هاى شدید، براى از بین بردن این روحیه ذلت بار تلاش مى فرمود.
در این خطبه به نقاط ضعف آن ها که در سه چیز خلاصه مى شد اشاره مى فرماید: اختلاف و پراکندگى، به کار نگرفتن فرمان خرد و عقل، و فرار از واقعیتها، و به دنبال آن تصریح مى کند: با این نقاط ضعف، چگونه مى توان با جامعه اى که ظالمان دودمان بنى امیه و خودکامگان بعضى از حکومت هاى پیشین و منافقان و نفوذى هاى باقى مانده از عصر جاهلیت در آن وجود دارند، مقابله کرد وپرده هاى ظلمت ظلم را شکافت، و کجى ها را راست کرد و حق را حاکم ساخت.
آنچه امام (علیه السلام) در این فراز از خطبه بیان فرموده، یک قانون کلّى و همیشگى است که در هر عصر و زمان و درباره هر قوم و ملّت حاکم است.
آرى! بدون شرکت وسیع مردم، در برنامه هاى سیاسى و اجتماعى و نظامى در هیچ زمان کارى پیش نمى رود، آن هم مردمى که متّحد باشند، هوشیارى خود را به کار گیرند و حقّ را ـ هر چند تلخ باشد ـ پذیرا گردند.

* * *