صفحه ١٠٦

این که همه این ها را فراموش کرده و دربرابر امام (علیه السلام) شمشیر کشیدند و مدعى شدند که چرا حکمیّت را پذیرفتى؟!
اما به هر حال، سخنان منطقى و پربار امام (علیه السلام) در این باره کار خود را کرد وگروه زیادى از خوارج در همان جا بیدار شدند و توبه کردند و از جنگ کناره گیرى نمودند، حتى در بعضى از تواریخ آمده است که اکثریت آن ها به توبه کنندگان پیوستند.

نکته
گوشه اى از شخصیت معاویه!

کارهایى که معاویه در طول تاریخ زندگى خود به خصوص در دوران حکومتش کرد، براى هر فرد باانصافى این نکته را روشن مى سازد که او نه به عدالت در میان مسلمین مى اندیشید، و نه براى پیشرفت اسلام، دل مى سوزاند. او پیوسته در این فکر بود که کارى کند تا پایه هاى حکومت لرزانش محکم شود، وبه همین دلیل، از تمام شیوه هایى که حاکمان جبّار دنیا استفاده کردند استفاده مى کرد.
داستان برافراشتن پیراهن عثمان در شام و اشک هاى دروغین ریختن و مردم را براى شورش دربرابر امیرمومنان على (علیه السلام) برانگیختن و خون مسلمین را بر باد دادن، یک نمونه زنده آن بود.
دادن رشوه هاى کلان به سران قبایل و حتى بعضى از فرماندهان لشکر على (علیه السلام) و ایجاد تفرقه و نفاق در میان آن ها و در بین مردم، و فرستادن گروه هاى غارتگر به نواحى مختلف براى ایجاد ناامنى، نمونه هاى دیگرى محسوب مى شود.
مسئله بلند کردن قرآن ها بر سر نیزه ها نیز در همین مسیر ارزیابى مى شود. او