صفحه ٢٠٠

امام صادق (علیه السلام) در روایت معروفى که در اصول کافى آمده است، کفر را در قرآن به پنج معنا تفسیر فرموده است که یکى از آن ها، کفر به معناى ترک اوامر الهى و عصیان است و در همان روایت شواهدى از قرآن مجید بر این معانى پنج گانه در عبارات مشروح برمى شمرد.(1)
روشن ترین دلیل بر بطلان این عقیده، همان است که امیرمومنان على (علیه السلام) در خطبه مورد بحث، بیان فرموده و آن این که: در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) گنهکاران متعددى بودند که حدّ شرعى بر آن ها جارى مى شد ولى در عین حال، تمام احکام اسلام درباره آن ها رعایت مى گردید حتى اگر توبه نمى کردند: خواندن نماز میّت، دفن در مقابر مسلمین، احکام ارث اسلامى و در صورتى که بعد از اجراى حدّ، زنده مى ماندند: سهم بیت المال، ازدواج با خانواده هاى مسلمان و امثال آن. این سیره مستمره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که در دوران هاى بعد جریان داشت و تا به امروز در میان تمام مسلمین جهان جارى است، نشان مى دهد که مرتکب گناه کبیره، هرگز کافر، به معناى خارج از اسلام نیست؛ نه تنها نمى توان خون او را ریخت بلکه وارد کردن کمترین جراحت بر او دیه دارد.

2. گوشه اى از جنایات وحشتناک خوارج
براى این که بدانیم امیرمومنان على (علیه السلام) با چه گروه هایى روبرو بوده و چه امورى اسباب عدم پیشرفت برنامه هاى آن بزرگوار شد، کافى است گوشه اى از تاریخ پرننگ خوارج را بررسى کنیم.
در تاریخ اسلام گروهى مانند خوارج دیده نمى شود؛ متعصبانى که زندگى آن ها مملوّ از تضادها و تناقض ها بود. به آسانى خون مى ریختند و بر صغیر وکبیر و حتى بچه هاى در شکم مادرانشان رحم نمى کردند. همان گونه که مولا علیه السلام در