صفحه ٢٤٦

و اما در پاسخ سوال سوم باید اعتراف کرد که غیر از مسئله قیامت، در چهار مورد دیگر، ما فرقى بین آن ها و سایر امور پنهانى نمى بینیم، جز این که آیه فوق و روایات معصومین (علیهم السلام) این امور را از سایر امور پنهانى جدا مى سازد و مى گوید: علم تفصیلى آن مخصوص ذات پاک خداست ولى در امور دیگرى مانند آنچه در خطبه مورد بحث، درمورد فتنه صاحب الزنج و حمله مغول آمده است ممکن است خداوند علم اجمالى و تفصیلى آن را در اختیار بعضى از بندگان خاصش بگذارد و در هر حال ما تابع نصوص قرآنى و روایات معتبر معصومین (علیهم السلام) هستیم.

نکته
علم غیب در آیات و روایات اسلامى

دانشمندان اسلام درمورد علم غیب و این که غیر از خداوند کسى آگاه بر غیب است یا نه؟ اختلاف نظر دارند و ظاهر این است که اختلاف نظر آن ها از اختلاف ظواهر آیات و روایات سرچشمه مى گیرد؛ زیرا بعضى از آیات قرآن به وضوح مى گوید: علم غیب مخصوص خداست مانند آیه 65 سوره نمل: (قُلْ لاَّ یَعْلَمُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللَّهُ)؛ «بگو کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمى دانند، جز خدا».
در آیه 59 سوره انعام نیز مى خوانیم: (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ)؛ «کلیدهاى غیب تنها نزد اوست و جز او کسى آن ها را نمى داند».
در حالى که از بعضى از آیات به خوبى استفاده مى شود که حدّاقل بخشى از علم غیب در اختیار بعضى از اولیاى خدا بوده، مانند آنچه درباره حضرت مسیح (علیه السلام) در آیه 49 سوره آل عمران آمده است: (وَاُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِى بُیُوتِکُمْ)؛ «و به شما خبر مى دهم از آنچه مى خورید، و آنچه را در خانه هاى خود ذخیره مى کنید» و در آیه 26 و 27 سوره جن مى خوانیم: (عَالِمُ