صفحه ٤٠٤

آیا این دو جمله داراى یک مفهوم و یک محتواهستند و درواقع تأکید بر یکدیگرند؟ یا این که جمله اوّل اشاره به هدایت هاى عقلانى و جمله دوم ناظر به هدایت هاى قرآنى است؟
معناى دوم صحیح تر به نظر مى رسد، یعنى در آن روز که مردم به دلیل هوى پرستى، منطق عقل و هدایت هاى خردمندانه را به فراموشى سپرده اند، پرده هاى هوى پرستى را کنار مى زند و هدایت هاى عقلانى را حاکم مى کند، و آن روز که توجیه گران براى رسیدن به خواسته هاى نادرست خویش قرآن را از طریق تفسیر به رأى، بر خواسته هاى خویش تطبیق مى کنند، او فرمان وحى را معیار سنجش و برنامه کار خویش قرار مى دهد و تفسیر به رأى و توجیه گرى را کنار مى زند.
اگر درست دقت کنیم مى بینیم که ریشه همه بدبختى ها همین دو چیز است: حاکم کردن هواى نفس بر عقل، و تطبیق خواسته هاى دل بر آیات قرآن از طریق تفسیر به رأى، و اگر این دو از میان برود جادّه براى رسیدن به حکومت عدل الهى هموار مى گردد.
تمام مسائلى که دامان مسلمین را از آغاز تاکنون گرفته به دلیل همین دو انحراف است و طریق اصلاح نیز اصلاح همین دو مى باشد.

نکته
دو انحراف بزرگ

دانشمندان در بحث شناخت و معرفت، ازجمله حجاب هاى معرفت را حجاب هوى پرستى ذکر کرده اند، آن گونه که قرآن مجید مى فرماید: (اَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ وَاَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً)؛ «آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده