صفحه ٢٩

این تعبیرات، اشاره روشنى به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و گروهى از اصحاب خاص او مى کند که داراى ویژگى هاى شش گانه مذکور بودند، دو ویژگى در فکر و اندیشه (داشتن اندیشه هاى پربار و عقل کافى) و دو ویژگى در برنامه هاى زندگى (طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم) و دو ویژگى در عمل (گام برداشتن در طریق حق و داشتن سرعت براى رسیدن به مقصد) و نتیجه این ویژگى ها را نیز که سعادت جاویدان و زندگى گوارا و پرارزش است بیان فرموده است.

نکته
مظلومیت امام امیرالمومنین (علیه السلام)

مظلومیت، تنها در این نیست که انسان به وسیله گروهى ظالم و جبّار، پیمان شکن و بى وفا و در پیکارى نابرابر، شهید گردد؛ بلکه یکى از دردناک ترین نمونه هاى مظلومیت این است که مدیرى لایق و فرماندهى توانا و خبیر و آگاه وسیاستمدارى هوشیار و خوش فکر، در میان گروهى گرفتار شود که شایستگى و لیاقت همراهى و همگامى با او را نداشته باشند، هرچه او مى گوید، برخلاف آن رفتار مى کنند و هرقدر به آن ها هشدار مى دهد به حرکت درنمى آیند، جمعیّتى پراکنده، نادان، ضعیف و سست و بى اراده.
گرفتار شدن چنان رهبرى، در چنگال چنین پیروانى، سبب مى شود که ارزش مکتب و افکار او فراموش گردد و حتى بعضى از بى خبران او را متّهم به عدم شایستگى کافى در مدیریّت و رهبرى کنند.
این یکى از بزرگ ترین مظلومیت هاست و این همان است که امیرمومنان على (علیه السلام) در عصر و زمان خود به آن گرفتار شد، و نه تنها در این خطبه بلکه در خطبه هاى متعددى از نهج البلاغه به آن اشاره فرموده است.
گاه مى گوید: «اى کاش! معاویه شما را با لشکر خود، معاوضه مى کرد همچون