صفحه ٥٤١

وحشت داشت، امام (علیه السلام) در پاسخ او مى فرماید: «اما آنچه درباره تعداد زیاد سربازان دشمن یادآور شدى، بدان که ما در گذشته در نبرد با دشمن بر اساس کثرت نفرات پیکار نمى کردیم، بلکه با یارى و کمک خداوند مى جنگیدیم (وپیروز مى شدیم)»؛ (وَأَمَّا مَا ذَکَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ، فَإنَّا لَمْ نَکُنْ نُقَاتِلُ فِیمَا مَضَى بِالْکَثْرَةِ، وَإنَّمَا کُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَالْمَعُونَةِ).
درواقع عمر دو چیز را دلیل بر قوّت و قدرت لشکر دشمن مى دانست: یکى کثرت و فزونى نفرات آن ها، و دیگرى حرکت و هجوم آن ها به سوى بلاد اسلام، و امام (علیه السلام) براى هر دو، یک پاسخ گفت ـ البتّه با دو تعبیر ـ و آن این که: ما هرگز با آن نیروى ظاهرى بر دشمن غلبه نکردیم، بلکه در تمام میدان هاى نبرد نصرت وامداد الهى شامل حال ما گشت، و على رغم کمى نفرات و فزونى و هجوم دشمن بر آن ها غلبه کردیم.
به این ترتیب امام (علیه السلام) به او، هم براى مقابله با دشمن قوت قلب و شجاعت داد، و هم تأکید فرمود که شخصاً در میدان نبرد حاضر نشود؛ عمر هر دو را پذیرفت وسرانجامش پیروزى لشکر اسلام بود.

نکته
نبرد قادسیه و نهاوند

در میان مسلمین و سپاه ساسانیان دو نبرد مهم در زمان خلافت عمر به وقوع پیوست: قادسیه(1) در سال 14 هجرى و نبرد نهاوند(2) در سال 21.