صفحه ١٥٨

شرح و تفسیر
پاسخ به بهانه جویان خوارج

همان گونه که اشاره شد، این خطبه در پاسخ کسانى ایراد شده است که به مسئله پذیرش حکمیّت از سوى امام (علیه السلام)، خرده مى گرفتند و اساس گفتار آن ها این بود: چرا شما حکمیّت دو نفر را در این مسئله مهم دینى پذیرفتید؟ در حالى که حکم فقط از آن خداست و افراد عادى حق ندارند با فکر خود درباره وظایف دینى حکم کنند.
امام (علیه السلام) در پاسخ آن ها به نکته مهمى اشاره مى کند و مى فرماید: «ما افراد را حکم قرار ندادیم بلکه فقط قرآن را به حکمیّت انتخاب کردیم، ولى قرآن خطوطى است که در میان دو جلد قرار گرفته است و سخن نمى گوید، بلکه نیازمند ترجمان است، و تنها انسان هاى آگاه مى توانند از آن سخن بگویند؛ (إنَّا لَمْ نُحَکِّمِ الرِّجَالَ، وَإنَّمَا حَکَّمْنَا الْقُرْآنَ. هذَا الْقُرْآنُ إنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ(1) بَیْنَ الدَّفَّتَیْنِ(2)، لا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ، وَلا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ. وَإنَّمَا یَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ).
اشاره به این که: قرآن یک سلسله احکام کلى بیان فرموده و باید افراد آگاه، احکام جزئیه را از آن استخراج کنند و در اختیار عموم بگذارند و یا به عبارت دیگر، آن کلیات را بر مصادیق تطبیق کنند.
مثلاً قرآن مجید مى گوید: (وَإنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُوْمِنِیْنَ اقْتَتَلُوا فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإنْ بَغَتْ إحْدیهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِى تَبْغِى حَتَّى تَفِئَ إِلَى أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوآ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِیْنَ)؛ «و اگر دو گروه از مومنان