صفحه ٢٢

میراث بزرگ الهى آشنا شوند و در پاسدارى از آن دربرابر هجوم دشمنان اسلام بکوشند.
نخست مى فرماید: «خداوند، او (پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)) را فرستاد تا (مردم را) به سوى حقّ دعوت کند و گواه بر اعمال خلق باشد»؛ (أَرْسَلَهُ دَاعِیاً إلَى الْحَقِّ وَشَاهِداً عَلَى الْخَلْقِ).
درواقع، رسالت عظیم پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در این دو جمله خلاصه فرموده است؛ از یک سو دعوت به سوى حق، و ابلاغ فرمان هاى پروردگار و ازسوى دیگر نظارت بر حسن اجراى آن.
در این که مراد از شاهد بودن پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این جا چیست؟ بعضى گفته اند: مراد گواهى بر اعمال مردم یا گواهى بر پیامبران در روز قیامت است آن چنان که در قرآن آمده: (فَکَیْفَ إذا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةِ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَوُلاَءِ شَهِیداً)؛ «حالِ آن ها چگونه است هنگامى که از هر امّتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى آوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟!».(1)
ولى ظاهر کلام امام (علیه السلام) نشان مى دهد که منظور از شاهد بودن، نظارت آن حضرت بر اعمال انسان ها براى اجراى فرمان هاى الهى در همین دنیاست و به تعبیر دیگر، وظیفه آن حضرت، تنها ابلاغ دعوت حق نبود، بلکه نظارت بر اجراى آن نیز بود و این همان معناى امامت و ولایت تشریعى آن بزرگوار است.
جمع میان دو معنا نیز مانعى ندارد که آن حضرت، هم ناظر بر اعمال در این جهان و هم گواه بر آن در جهان دیگر باشد.
سپس در ادامه این سخن به بیان اوصافى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) پرداخته و در عبارات کوتاهى شش وصف را بیان مى فرماید، مى گوید: «او بدون سستى، به ابلاغ رسالت پروردگارش پرداخت و هرگز کوتاهى نکرد، و در راه خدا با