صفحه ٢٣٥

3ـ بسیار مى شود که حسد و بخل و تکبر و خودبرتربینى و عداوت نسبت به افراد سرچشمه دروغ گفتن و تهمت زدن نسبت به آنها مى شود، و یا دروغ گفتن درباره خویش به خاطر کبر و غرور، و تا این سرچشمه ها گرفته نشود، دروغ هم ادامه خواهد یافت.
منافقان نیز براى پوشاندن چهره واقعى خود به دروغ متوسل مى شوند همان گونه که قبلا به آن اشاره شد.
4ـ بیمارى هاى اخلاقى جامعه و انحراف از مسیر حق و آلودگى به انواع گناهان سبب تشویق عده اى به دروغ مى شود، تا آنجا که مى گویند اگر به دروغ متوسل نشویم زندگى کردن در این اجتماع براى ما مشکل است، و یا کسب و تجارت ما مى خوابد.
5ـ علاقه شدید به دنیا و حفظ مقامات آن نیز یکى دیگر از عوامل مهم شیوع دروغ ـ حتى دروغ بر خدا و پیامبر ـ مى گردد.
در خطبه 147 نهج البلاغه مى خوانیم که على (علیه السلام) فرمود: «وَ اِنَّهُ سَیَأتى عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِى زَمانٌ لَیْسَ فِیهِ شَىءٌ اَخْفى مِنَ الْحَقِّ وَ لا اَظْهَرَ مِنَ الْباطِلِ وَ لا اَکْثَرَ مِنَ الْکِذْبِ عَلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ; بعد از من زمانى براى شما فرا مى رسد که چیزى پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغ به خدا و پیامبرش نیست».

طرق درمان دروغ
براى ریشه کن کردن این صفت رذیله (دروغ گویى) از همان طرقى باید وارد شد که در طریق درمان سایر رذایل اخلاقى وارد مى شویم; یعنى نخست به سراغ ریشه ها برویم، چرا که تا ریشه ها قطع نشود، این نهال شوم همچنان پابرجاست. اگر انگیزه دروغ گویى ضعف ایمان نسبت به توحید افعالى است، باید پایه هاى ایمان را تقویت کرد، خدا را قادر بر همه چیز دانست، رزق و روزى و موفقیت و عزّت و آبرو را به دست او بدانیم، تا ضعف هایى که سبب توسل به دروغ مى شود برطرف گردد.
و اگر انگیزه آن حسد و بخل و کبر و غرور است باید به درمان آنها پرداخت و به