صفحه ٣٨

ماده گاوى را ذبح کنید (و قطعه اى از بدن آن را به مقتولى که قاتل او شناخته نشده بزنید تا زنده شود و قاتل خویش را معرفى کند و غوغا خاموش گردد)» گفتند: «آیا ما را مسخره مى کنى؟!» (موسى) گفت: «به خدا پناه مى برم از اینکه از جاهلان باشم!»... سپس (چنان گاوى را پیدا کردند) و آن را سر بریدند ولى مایل نبودند این کار را انجام دهند.
7ـ و (نیز به یاد آورید) هنگامى را که گفتند: «اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم!» پس صاعقه اى شما را گرفت در حالى که تماشا مى کردید ـ سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم، شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید.
8ـ (بنى اسرائیل) گفتند: «اى موسى! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همینجا نشسته ایم!»
9ـ (وقتى گرفتار بلا مى شدند) مى گفتند: «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان مى آوریم!)».
10ـ یا براى تو خانه اى پرنقش و نگار از طلا باشد یا به آسمان بالا روى حتى اگر به آسمان روى، ایمان نمى آوریم مگر آنکه نامه اى بر ما فرود آورى که آن را بخوانیم!» ـ بگو: «منزّه است پروردگارم (از این سخنان بى معنى!) مگر من جز انسانى فرستاده خدا هستم؟!».
تفسیر و جمع بندی
در نخستین آیه سخن از کافران لجوج است که وقتى مشمول نعمتهاى خداوند مى شوند و امواج بلاها را از آنها برطرف مى کند، شاید از طریق محبّت و رأفت بیدار شوند بر غرورشان افزوده مى شود، و به طغیانشان ادامه مى دهند، مى فرماید: «اگر به آنها رحم کنیم و ناراحتى آنان را برطرف سازیم (نه تنها بیدار نمى شوند، بلکه) در طغیانشان اصرار مىورزند و سرگردان مى شوند (وَلَوْ رَحِمْناهُمْ وَ کَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِى طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ).
آرى این گروه لجوج به گواهى آیات قبل از این آیه گاه پیغمبر را دیوانه مى خواندند، و گاه انتظار داشتند پیامبر (صلى الله علیه وآله) تسلیم سخنان آنها باشد، و هر معجزه