صفحه ١١

پشت کردن به اخلاق یعنی پشت کردن به همه چیز

پیشگفتار
اکنون که این مقدّمه کوتاه را می نویسم، در سراسر جهان سخن از حمله وحشتناک تروریستی به آمریکا و آثار زیانبار آن در آن کشور و در تمام دنیا، و سپس سخن از حملات انتقامی آن کشور به افغانستان و احتمال مناطق دیگر است.
همه از آثار کوتاه مدت و دراز مدت سیاسی و اقتصادی این حمله فاجعه بار و بی سابقه قرن ما سخن می گویند، ولی کمتر دیده شده کسی از پیام های اخلاقی این حادثه بی نظیر سخن بگوید.
پیامی که می گوید قدرتمندترین کشورهای دنیا، ممکن است آسیب پذیرترین آنها باشد، و با حمله چند نفر، کاخ ابهت آن ناگهان فرو ریزد.
پیامی که می گوید بر هیچ چیز این جهان نمی توان اعتماد کرد، که گاه یک حادثه مرگبار که به وسیله چند نفر طراحی شده، همه محاسبات و معادلات را بر هم می زند، زورمندان را به ذلت و قدرتمندان به ضعف و هوشیاران در کام غفلت و بی خبری فرو می برد، و هنگامی بیدار می شوند که همه چیز از دست رفته است.
پیام دیگر این حادثه آن است که انسان امروز به خاطر سست شدن پایه های اخلاق فردی و اجتماعی بهای سنگینی را می پردازد و همه چیز خود را به خطر انداخته است.
هنگامی که کاخ زیبای «عدالت» فرو ریزد و ظلم و ستم جای آن را بگیرد، خودخواهی ها و خودمحوری ها و انحصار طلبی زورمداران، کارد را به استخوان قشرهای محروم برساند و گلوی آنها را سخت بفشارد.
و هنگامی که غرور و خودبرتر بینی، اجازه درک حقایق موجود جهان را ندهد، و