صفحه ٧٣

مى دهد، عقل و لشکریانش را بشناسند، و از جهل و لشگریانش نیز باخبر باشند، و هنگامى که بعضى از یاران توضیحات بیشترى مى خواهند امام (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند براى عقل هفتاد و پنج لشکر قرار داده که ضد آنها جنود جهل است، و در ضمن این هفتادوپنج لشکر که در صدر کلام امام (علیه السلام) واقع شده مى فرماید: «وَالشُّکْرُ وَ ضِدُّهُ الْکُفْرانُ; یکى از لشکریان عقل شکر است و ضد آن کفران است».{1}

* * *

تعبیراتى که در روایات دهگانه بالا آمده به خوبى نشان مى دهد که تا چه اندازه این رذیله اخلاقى خطرناک است و تا چه حد آثار سوء آن در زندگى فردى و اجتماعى نمایان است، و چگونه انسان را از اوج نعمت بر خاک مذلّت مى کشاند، توفیقات را سلب مى کند و مایه دورى از خدا و نزدیکى به شیطان است.
در اینجا چند نکته شایان ذکر است:

1- معنی کفران نعمت
کفر در اصل به معنى پوشانیدن چیزى است، و از آنجا که شخص ناسپاس در واقع سعى در پوشانیدن ارزش نعمت مى کند به عمل او کفران مى گویند.
بدیهى است کفران نعمت، گاه در قلب است و گاه با زبان، و گاه در عمل.
در قلبِ خود نعمت را بى مقدار یا کم اهمیت مى شمرد، و با زبان نیز سخن مى گوید که نشانه بى اعتنائى نسبت به نعمت و بى ارزش بودن آن است، و در عمل به آن اهمیت نمى دهد، و به جاى حسن استفاده از آن سوء استفاده مى کند، به همین دلیل بزرگان علم اخلاق فرموده اند: «اَلشُّکْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ جَمِیْعَ ما اَنْعَمَهُ اللّهُ تَعالَى فى ما خُلِقَ لاَِجْلِهِ; شکر نعمت آن است که بندگان خدا، نعمت هایى راکه به آنها بخشیده است، در همان راهى مصرف کنند که براى آن آفریده شده» و بنابراین کفران و ناسپاسى آن است