صفحه ١٣٠

عیوب و گناهانى در پنهان داشته باشند که مخصوص خودشان باشد، افشاى آنها و آبرو ریزى نسبت به آنان به یقین مجوّز شرعى ندارد.
اما در مورد کودکان ممیّز که از غیبت ناراحت مى شوند نیز باید قبول کرد که غیبت حرام است همان گونه که مرحوم شیخ انصارى قدس سره در مکاسب محرمه به آن اشاره کرده و مى گوید: «عنوان برادر مؤمن نیز بر آنها صادق است چرا که قرآن مجید درباره ایتام مى فرماید: «وَ اِنْ تُخالِطُوُهُمْ فَاِخْوانُکُمْ; اگر با آنان همزیستى دارید آنها برادران شما هستند».{1}
ولى حق این است که نباید آن را مقیّد به ممیّز کرد چرا که اگر کشف عیوب پنهانى کودک غیر ممیّز هتک حیثیت او در آینده و یا هتک حیثیت خانواده او مى شود، آن هم کار خلافى است، به همین دلیل مرحوم شهید ثانى در کتاب «کشف الرّیبه» فرقى میان صغیر و کبیر نگذاشته است و به تعبیر دیگر اطفال مؤمنین به حکم خود مؤمنان هستند از نظر جان و مال و عرض و آبرو.
و از اینجا حکم مجانین و دیوانگان نیز روشن مى شود.

2- غیبت عمومی و خصوصی
گاه غیبت درباره شخص خاص یا اشخاص معین است که حکم آن از بحث هاى گذشته در جهات مختلف تبیین شد.
ولى گاهى جنبه کلّى و عمومى پیدا مى کند. مثلا مى گوید اهل فلان شهر خسیس یا نادان و ساده لوحند، یا مى گوید اهالى فلان آبادى دزدند، یا معتادند یا در مسائل ناموسى بى بند و بارند.
آیا تمام احکام غیبت بر این غیبت هاى عمومى جارى مى شود؟
مى توان گفت غیبت داراى چند صورت است: