صفحه ٣٧٣

انگيزه هاى افشاى سرّ و راه درمان آن
این صفت رذیله از ضعف هاى مختلفى است که در بعضى انسان ها سرچشمه مى گیرد از جمله:
1ـ افراد حسود براى ضربه زدن به کسى که مورد حسدشان است سعى در افشاى اسرار آنها دارند تا از این طریق در افکار عمومى بى اعتبار شوند یا منافعشان به خطر بیفتد.
2ـ افراد کینه توز براى اعمال کینه هاى خود از افشاى اسرار دیگران خوددارى نمى کنند تا از آنها انتقام بگیرند.
3ـ دیگر از انگیزه هاى کمى ظرفیت و جهل و نادانى و بى خبرى است. کسانى که گرفتار این حالاتند هرگز راز نگهدار نخواهند بود.
در حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم که اسرار خود را نزد سه کس نگذارید، و یکى از سه کس را شخص احمق شمرد.{1}
در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است: «لاتُسِرَّ اِلَى الْجاهِلِ شَیْئاً لایُطیقُ کِتْمانَهُ; سرّ خود را نزد جاهل نگذار که توان کتمان آن را ندارد».{2}
4ـ اصولا افشاء سرّ و به طور کلى نشر خبرهاى پنهانى و تازه و احیاناً شگفت انگیز براى گروهى از مردم جاذبه دارد، و آمادگى زیادى براى شنیدن آن دارند، همین معنى بعضى از مردم را وسوسه مى کند که به افشاء سرّ دیگران بپردازند و نظر شنوندگان منحرف را به خود جلب کنند.
5ـ لغزش ها و اشتباهات و عدم توجه به سرّى بودن بعضى از مسائل نیز عامل مهم دیگرى در افشاى اسراى است، و به همین دلیل هر چه افراد رازدار بیشتر باشد، احتمال افشاى سر فزونى مى یابد، تا آنجا که گفته اند: «کُلُّ سِرٍّ جاوَزَ الاِْثْنانِ شاعَ; هر رازى از دو نفر بگذرد فاش مى شود».
در حدیثى مى خوانیم که امام صادق (علیه السلام) از یکى از یارانش به نام عمار پرسید آیا