صفحه ٢٨

باشید! به خدا سوگند، خدائى که دانه را شکافت، و انسان را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیارى گرداگردم را گرفته و به یاریم قیام کرده اند و از این جهت، حجت تمام شده است، اگر نبود عهد و مسئولیتى که خداوند از علماء و دانشمندان (هر جامعه) گرفته که در برابر شکمخوارى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند، من مهار شتر خلافت را رها مى ساختم و از آن صرف نظر مى نمودم و آخر آن را با جام آغازش سیراب مى کردم».{1}

نشانه های جاه طلبی
افراد جاه طلب را غالباً مى توان از حرکات و کلمات و رفتارشان شناخت; آنها تمایل دارند تمام کارهاى نیکى را که انجام مى دهند تابلو کنند و همه از آن آگاه شوند تا در نزد مردم مقام و منزلتى پیدا کنند.
به همین دلیل جاه طلبان غالباً به ریاکارى نیز کشیده مى شوند چرا که بدون ریاکارى حسّ جاه طلبى آنها اشباع نمى شود لذا بعضى از بزرگان اخلاق جاه طلبى و ریاکارى را همراه یکدیگر در کتابهاى خود عنوان کرده اند.{1}
بسیارى از جاه طلبان حتى علاقه دارند کارهایى را هم که انجام نداده اند به حساب آنها بگذارند و به مضموت آیه شریفه: «وَ یُحِبُّونَ اَنْ یُحْمَدُوا بِمالَمْ یَفعَلُوا; دوست دارند نسبت به کار نیکى که انجام نداده اند مورد ستایش قرار گیرند!»{2}
هدف آنها کسب وجاهت عمومى و اسم و آوازه است از هر طریقى که باشد نه براى اینکه وجاهت عمومى را مقدمه اى براى انجام اصلاحات اجتماعى و کارهاى خیر قرار دهند، بلکه به این منظور که مردم آنها را بستایند و در برابر آنها خضوع کنند، و به مدح ستایش آنها بپردازند.
جاه طلبان سعى مى کنند به سراغ کارهایى بروند که اسم و آوازه و شهرتى در آن