صفحه ٣٣٩

اخلاص را در انسان مى میراند، و این که در احادیث گذشته خواندیم: «سوءظن عبادت را فاسد مى کند» ممکن است اشاره به همین باشد.
نکته دیگر این که سوءظن به وعده هاى الهى انسان را در برابر حوادث سخت و پیچیده، سست و ناتوان مى کند، همان گونه که در تفسیر آیات مربوط به سوءظن خواندیم که: در بعضى از میدان هاى جنگ، چگونه گروهى از تازه مسلمانان گرفتار سوءظن به وعده هاى الهى شدند (و در مبارزه با دشمن سست گشتند در حالى که مؤمنان راستین و با معرفت که حسن ظن به خدا داشتند، با کمال قدرت و امیدوارى در برابر دشمنان ایستادند و پیروز شدند).
به علاوه سوءظن باللّه، انسان را از عنایات الهى محروم مى کند، زیرا خداوند با هر کس مطابق حسن ظن و سوءظن او عمل مى نماید، همان گونه که در روایات گذشته اشاره شده بود که «لقمان حکیم» به فرزندش مى گفت: «فرزندم نسبت به خدا حسن ظن داشته باش، سپس از مردم سؤال کن کیست که نسبت به خدا گمان نیک داشته باشد و خداوند مطابق آن با او رفتار نکند؟».{1}
کوتاه سخن این که اگر انسان، طالب آرامش و استقامت و ایستادگى و جلب عنایات پروردگار و ایمان خالص است، باید نسبت به خداوند و وعده هاى او حسن ظن داشته باشد.

عوامل و انگيزه هاى سوءظن
این رذیله اخلاقى، همانند رذائل دیگر از سرچشمه هاى متعددى نشأت مى گیرد:
1ـ آلودگى درون و برون: افرادى که خود آلوده اند، دیگران را همچون خود آلوده مى پندارند. و از طریق «مقایسه به نفس»، که یکى از صفات غالب انسان ها است مردم را به کیش خود و به روش خود مى پندارند، و تا از آلودگى پاک نشوند، حسن ظن به دیگران نخواهند داشت. در حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم: