صفحه ٣٣٨

انسان با شخصیتى حاضر نمى شود با کسى معاشرت کند که اعمال نیک او را با بدگمانى تفسیر کند و او را به هر کار خلافى متهم سازد. در احادیث گذشته نیز از امیرمؤمنان على(علیه السلام) خواندیم که مى فرمود: «کسى که سوءظن بر او غالب شود، راه صلح و صفا میان او و دوستانش را مى بندد».
و) در پاره اى از روایات گذشته خواندیم که سوءظن، عبادت انسان را فاسد مى کند و پشت او را از بار گناه سنگین مى نماید.
اگر منظور از سوءظن در این روایت، سوءظن به پروردگار باشد علت فساد عبادت روشن است. و اگر نسبت به مردم باشد (همان گونه که ذیل روایت گواهى مى دهد) به خاطر آن است که در بسیارى از موارد به دنبال سوءظن انسان مرتکب تجسّس، و به دنبال تجسّس مرتکب غیبت و گاه تهمت مى شود، و مى دانیم غیبت و تهمت یکى از اسباب عدم قبولى عبادت است.
ز) سوءظن چون یک تفکر انحرافى است تدریجاً در سایر افکار انسانى نیز اثر مى گذارد، و تحلیل هاى او نیز از حوادث نادرست مى شود، و از رسیدن به واقعیت ها که زمینه پیشرفت و موفقیت است باز مى ماند. در حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) چنین نقل شده است که فرمود: «مَنْ ساءَ ظَنُّهُ ساءَ وَهْمُه; کسى که سوء ظن داشته باشد تفکر او خراب مى شود».

پيامدهاى سوءظن به خدا
سوءظن به پروردگار و بدبینى نسبت به وعده هاى الهى و آنچه در قرآن مجید و احادیث معتبر وارد شده، آثار مخربى در بنیان ایمان و عقائد انسان دارد، و انسان را از خدا دور مى سازد، همان گونه که در روایات گذشته خواندیم که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرمود: «داود (علیه السلام) در مناجاتش مى گفت: پروردگارا کسى که تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد ایمان نیاورده است».
اضافه بر این سوءظن به وعده هاى الهى سبب فساد عبادت مى گردد، چرا که روح