صفحه ٢٣٤

در حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم: «اِعْتِیادُ الْکِذْبِ یُورِثُ الْفَقْرُ; عادت کردن به دروغ گویى سبب فقر و تنگدستى است».{1}
و در حدیث دیگرى از رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اَلْکِذْبُ یُنَقِّصُ الرِّزْقَ; دروغ از روزى انسان مى کاهد».{2}
این کاهش رزق ممکن است از آثار زیانبار معنوى دروغ باشد، و یا از آثار ظاهرى و اجتماعى، چرا که دروغگو اعتماد مردم را از دست مى دهد و بااز دست دادن اعتماد عمومى فعالیت اقتصادى او محدود مى شود، و همین امر سبب نقصان رزق و روزى او مى شود.

انگیزه های دروغ
دروغ مانند سایر صفات رذیله سرچشمه هاى مختلفى دارد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
1ـ ضعف ایمان و اعتقاد. چرا که اگر دروغگو به علم و قدرت خداوند و وعده هاى او اعتماد کافى داشته باشد هرگز براى رسیدن به اموال دنیا یا تحصیل جاه و مقام، دروغ نمى گوید و موفقیت خود را در دروغ گویى نمى بیند. از فقر نمى ترسد، از پراکنده شدن مردم و بر باد رفتن نفوذ اجتماعى خود هراس ندارد و مقام و قدرت را از سوى خدا مى داند و براى حفظ آن به دروغ متوسل نمى شود. لذا در روایتى از امام باقر (علیه السلام) مى خوانیم: «جانِبُوا الْکِذْبَ فَاِنَّ الْکِذْبَ مُجانِبُ الاِْیْمانِ; از دروغ کناره گیرى کنید، چرا که دروغ از ایمان جدا است».{3}
2ـ دیگر از سرچشمه هاى دروغ ضعف شخصیت و عقده حقارت است، افرادى که گرفتار این ضعف ها هستند، براى پوشاندن ضعف خود متوسل به دروغ مى شوند. در حدیثى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «لایَکْذِبُ الْکاذِبُ اِلاّ مِنْ مَهانَةِ نَفْسِهِ عَلَیْهِ; کسى دروغ نمى گوید مگر به خاطر بى ارزش بودن خودش در نظر خویش».{4}