صفحه ١٣٧

هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد ـ (پسرم!) در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن.، از صداى خود بکاه! (و هرگز فریاد مزن) که زشت ترین صداها صداى خران است.
4ـ ... و به مردم نیک بگوئید و نماز را بر پا دارید، و زکات را بدهید....
5ـ به سوى فرعون بروید! که طغیان کرده ـ اما به نرمى با او سخن بگوئید شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد.
6ـ بدى را با نیکى دفع کن! ناگاه خواهى دید همان کس که میان تو و او دشمنى است، گوئى دوستى گرم و صمیمى است ـ اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمى رسند، و جز کسانى که بهره عظیمى (از ایمان و تقوا) دارند به آن نائل نمى گردند.

تفسیر و جمع بندی
در نخستین آیه مسأله «حسن خلق» به عنوان یکى از ویژگى هاى اخلاقى پیامبر (صلى الله علیه وآله) و یکى از عوامل پیشرفت او در جامعه اسلامى ذکر شده است، مى فرماید: «به خاطر رحمت الهى در برابر آن ها نرم (و مهربان) شدى، و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى شدند (فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَ نْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ).{1}
بنابراین خلق و خوى نیکوى پیامبر (صلى الله علیه وآله) یک رحمت الهى درباره او و درباره تمام امّت بود. و به یقین این نرمش و مهربانى و حسن و خلق در هر کس باشد مایه رحمت و برکت است.
در تعبیر فوق به نقطه مقابل آن یعنى خشونت و کج خلقى و نامهربانى نیز اشاره شده که اثر مستقیم آن، پراکندگى مردم از دور انسان است، و به تعبیر دیگر حسن خلق خمیر مایه پیوند جوامع انسانى است، و کج خلقى عامل پراکندگى و نفرت.
در این که «فظّ» و «غلیظ القلب» هر دو به یک معنى و به معنى تأکید است یا دو