صفحه ١٦٥

الْمَصائِبِ سُوءِ الْخُلْقِ; شدیدترین مصیبت ها سوء خلق است».{1}
چه مصیبتى از آن بالاتر که انسان را در جامعه منزوى مى کند و تمام پیوندها را میان او و خلق و خالق قطع مى نماید.
4ـ و نیز از همان حضرت مى خوانیم که فرمود: «لا وَحْشَةَ اَوْحَشُ مِنْ سُوءِ الْخُلْقِ; وحشتى بدتر از سوء خلق نیست».{2}
دلیل آن روشن است، زیرا انسان را در تنهایى عجیبى فرو مى برد.
5ـ به همین دلیل در حدیث دیگرى مى فرماید: «لا عَیْشَ لِسَیِّى الْخُلْقِ; انسان بد اخلاق زندگى ندارد».{3} چرا که هم خودش در زحمت است و هم اطرافیان و معاشرین او در عذابند.
6ـ شبیه این تعبیر اما با یک تفاوت روشن در یک حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: «لاسُوْدَدَ لِسَیِّى الْخُلْقِ; انسان بد اخلاق در جامعه، بزرگى و آقایى پیدا نمى کند».{4}
دلیل آن هم روشن است زیرا نخستین شرط بزرگى و آقایى جاذبه اخلاقى و مهر و محبت و ادب است، و آن کس که این سرمایه را ندارد، به آن نخواهد رسید.
7ـ و نیز از همان حضرت حدیث گویاى دیگرى در این زمینه آمده است، مى فرماید: «اَلْمُؤْمِنُ لَیِّنُ الاَْریکة، سَهْلُ الْخَلِیْقَةِ، اَلْکافِرُ شَرَسُ الْخَلِیْقَةِ سَیِّىُ الطَّرِیْقَةِ; مؤمن نرم و انعطاف پذیر و خوش خلق است، و کافر بد اخلاق و بد روش است».{5}
و به این ترتیب حسن خلق، یکى از نشانه هاى ایمان، و سوء خلق یکى از نشانه هاى کفر مى باشد.

درمان سوء خلق
آنچه که در بالا آمد و روایات فراوان دیگرى که براى پرهیز از طولانى شدن سخن، از ذکر آنها خوددارى شد، به روشنى گواهى مى دهد که سوء خلق یکى از