صفحه ٥٠

براى آنها بیاورد، تازه اگر چنین کارى را پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى کرد نیز به احتمال قوى ایمان نمى آوردند، چرا که سابقه آنها بهترین گواه لجاجت و بهانه جویى است; سوابق آنها نشان مى دهد وقتى که در برابر قوى ترین معجزات قرار مى گرفتند فوراً مى گفتند: این کار سحر است و این مرد ساحر، و با این اتّهام واهى به سادگى از کنار معجزات مى گذشتند.

* * *

از مجموع آیات بالا مى توان به خوبى این نکته را دریافت که مسأله لجاجت و بهانه جویى در تمام طول تاریخ بشر از آغاز خلقت تا کنون همیشه یکى از موانع مهم راه حق بوده است و یکى از مشکلات بزرگ انبیاء را وجود این صفت رذیله در عمق جان اقوام پیشین تشکیل مى داده است و اگر انسان بخواهد به حق برسد قبل از هر کار باید این خوى زشت و رذیله اخلاقى را از وجود خود ریشه کن سازد.

لجاجت و بهانه جویی در روایات اسلامی
در فصل نهم این کتاب به بحث هاى مربوط به تعصّب و لجاجت پرداختیم و آیات و روایات و بحث هاى مربوط به لجاجت را که ناشى از تعصب هاى جاهلانه و تقلیدهاى کورکورانه مى شود روشن ساختیم، در بحث کنونى سخن از بهانه جویى و لجاجت است و به تعبیر دیگر پافشارى کردن روى یک مسأله غلط، نه به خاطر تعصّب هاى قومى و تقلید کورکورانه، بلکه به خاطر خوى بهانه جویى کودکانه اى که در بعضى از افراد دیده مى شود که بدون هیچ دلیل منطقى در برابر حق تسلیم نمى شوند و براى فرار از حق دنبال بهانه اى مى گردند.
همان گونه که در آیات گذشته دیدیم این رذیله اخلاقى در بسیارى از اقوام بوده و به خاطر همان از سعادت محروم گشتند و در گرداب بدبختى افتادند، در احادیث اسلامى نیز بحث گسترده اى در این زمینه دیده مى شود.
1ـ در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اَلْخَیْرُ عادَةٌ وَ الشَرُّ لَجاجَةٌ; کارهاى