صفحه ٢١٥

است»{1} (اشاره به این که شخصیت ذاتى و والاى انسان سبب صدق و راست گویى و انگیزه کارهاى خیر است.)
این سخن را با حدیثى که شاهد صادق این مطلب است به پایان مى بریم، امیرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود: «یَکْتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدْقِهِ ثَلاثاً، حُسْنُ الثِّقَةِ وَ الَْمحَبَّةُ لَهُ وَالْمَهابَةُ مِنْهُ; شخص راست گو به خاطر صداقتش سه چیز را به دست مى آورد: حسن اعتماد مردم، و جلب محبت و دوستى، و ابهت و شخصیت».{2}

انگیزه های صدق
این فضیلت اخلاقى مانند همه فضایل اخلاقى دیگر ریشه هایى در اعماق جان انسان دارد، از جمله صفات زیر است:
الف: اعتماد به نفس و نداشتن عقده حقارت، انسان را به راست گویى دعوت مى کند.
ب: شجاعت و شهامت ذاتى و اکتسابى سبب مى شود که انسان واقعیت ها را بگوید.
ج: پاک بودن حساب و نداشتن نکته ضعف سبب مى شود که انسان گرایش به راستى پیدا کند، در حالى که آلودگان براى پوشانیدن عیوب خود به سراغ دروغ مى روند.
د: از همه مهمتر ایمان به خدا و روز جزا و برخوردارى از تقواى الهى عامل اصلى صدق و راستى است. به همین دلیل در حدیث معروفى که در نهج البلاغه آمده است مى خوانیم: «اَلاِْیمانُ اَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَیثُ یَضُرُّکَ عَلَى الْکِذْبِ حَیْثُ یَنْفَعُکَ; نشانه ایمان آن است که راست گویى را در آنجا که به تو زیان مى رساند به دروغ در آنجا که سود دارد مقدم دارى».{3}