صفحه ٨٤

شکرگزارى از خالق راهى به سوى معرفت او مى گشاید و پیوند انسان را با آفریدگار محکم تر مى کند، و همان گونه که سابقاً نیز اشاره شد در نخستین بحث علم کلام که مسأله وجوب معرفة اللّه مطرح مى شود، مهمترین دلیل همان مسأله شکر منعم است که از مسایل وجدانى است و به اصطلاح «قیاساتها معها; دلیلش با خود آن است».
شکرگزارى علاوه بر این که معرفت بخشنده نعمت ها را به دنبال دارد، معرفت نعمت را نیز همراه خواهد داشت، چرا که هر قدر نعمت از نظر کیفیّت و کمیّت بالاتر و بیشتر باشد، شکرى افزونتر مى طلبد، و براى اداى حق شکر منعم، معرفت نعمت ضرورى است، و همین معرفت نعمت روز به روز پیوند بندگان را با خدا محکم تر مى سازد و آتش عشقش را در دل ها شعلهورتر مى کند، و اى بسا این مواهب مادّى آن چنان مواهب معنوى به دنبال داشته باشد که از آن به مراتب برتر و والاتر باشد.

جهان در چشم هشیاران عالم            بود آیینه حسن رخ یار
        به هشیارى نگر در نرگس مست           که گردد مست او هم چشم هشیار
    به عالم جز رخ زیباى دلبر              نمى بینم به چشم دل پدیدار

شکرگزاری در منابع حدیث
روایات در این زمینه فوق حد احصاء است که گلچینى از آن را از نظر خواننده عزیز مى گذرانیم که همان نمونه خروار است:
1ـ در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اَلطّاعِمُ الشّاکِرُ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ کَاَجْرِ الصّائِمِ الُْمحْتَسِبُ وَ الْمُعافى الشّاکِر لَهُ مِنَ الاَْجْرَ کَاَجرِ المُبْتَلِى الصّابِرِ وَ الْمُعْطى الشّاکِر لَهُ مِنَ الاَْجْرِ کَاَجْرِ الَْمحْروُمِ الْقانِعِ; کسى که غذا بخورد و شکر نعمت خدا را بجا آورد، پاداش روزه دارى را دارد که براى خدا روزه گرفته است و شخص تندرستى که شکر خدا را بجا مى آورد اجر بیمارى را دارد که در برابر بیمارى صبر و شکیبایى دارد، و دارنده اى که شکر نعمت را بجا مى آورد، اجر محروم قناعت پیشه شکیبا را دارد».{1}