صفحه ٥٦

امام (علیه السلام) و رهبر غایبشان؟ درست بر ما روشن نیست ولى به هر حال آن ها افرادى هستند که لباس همکارى در این انقلاب بزرگ، بر قامتشان دوخته شده است و شایستگى آن را دارند و به گفته ابن ابى الحدید «این گروه عارفانى هستند که زهد و حکمت و شجاعت را در وجود خود جمع کرده اند و امثال آن ها باید یاران ولى اللهى باشند که خدا او را برگزیده است».(1)
از مجموع آنچه در این بخش از خطبه گذشت، به خوبى برمى آید که امام (علیه السلام) آینده بسیار روشنى را بعد از بروز تاریکى ها و آشکار شدن ظلمت ها به مسلمین نوید مى دهد، آینده اى که به دست تواناى فرزند رشیدش مهدى(عج) رقم مى خورد، و با طلوع خورشید جمالش، تاریکى ها و ظلمت ها رخت برمى بندند.

نکته
قیام مهدى موعود (علیه السلام) قطعى است

در این خطبه شریفه در فرازى که گذشت ـ مانند چندین خطبه دیگر نهج البلاغه ـ بشارت ظهور مهدى (علیه السلام) دیده مى شود. بشارتى که در روایات متواتر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ما رسیده است و به همین دلیل نیز علماى اسلام اعم از شیعه و اهل سنّت بر آن اتفاق نظر دارند و جز افراد بسیار معدودى که گرفتار نوعى انحراف فکرى هستند آن را انکار نکرده اند و حتى بعضى از علماى معروف اهل سنّت کتاب و یا کتاب هایى تحت عنوان تواتر روایات مهدى (علیه السلام) نگاشته اند.(2)
از خطبه مورد بحث مانند بسیارى از روایاتى که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده دو امر مهم استفاده مى شود: