صفحه ٣١٢

و چنانچه بخواهى، سومین نفر، داود (علیه السلام)، صاحب «مزامیر» و قارى بهشتیان را به تو معرفى مى کنم؛ او با دست خویش از برگ درخت خرما زنبیل مى بافت و به دوستانش مى گفت: کدام یک از شما حاضر است این ها را براى من بفروشد؟ از بهاى آن قرص نان جویى تهیه و تناول مى کرد.
و اگر بخواهى، زندگى عیسى بن مریم (علیهما السلام) را برایت بازگو مى کنم؛ او سنگ را بالش خود قرار مى داد؛ لباس خشن مى پوشید؛ غذاى ناگوار مى خورد؛ نان و خورشش گرسنگى، چراغ شب هایش ماه، سرپناه او در زمستان، مشرق و مغرب زمین بود (صبح ها در طرف غرب و عصرها در طرف شرق رو به آفتاب قرار مى گرفت) میوه و گل او گیاهانى بود که از زمین براى چهارپایان مى روید؛ نه همسرى داشت که او را بفریبد و نه فرزندى که (مشکلاتش) او را غمگین سازد؛ نه مالى داشت که او را به خود مشغول سازد و نه طمعى که خوارش کند؛ مرکبش پاهایش بود و خادمش دست هایش!

شرح و تفسیر
زندگى زاهدانه انبیا

در ادامه بحث کوتاهى که در بخش گذشته، از زندگى زاهدانه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در مقام الگو و اسوه مؤمنان بیان شد، امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه به زندگى زاهدانه سه تن دیگر از پیامبران الهى که سرمشق صالحان اند، اشاره مى کند تا روشن شود که این یک برنامه همگانى در زندگى رسولان الهى بوده است. همه آن ها از این نظر براى امّت هاى خود الگو و اسوه بوده اند. مى فرماید: «اگر بخواهى، دومین نفر یعنى موساى کلیم (علیه السلام) را به تو معرفى مى کنم، آنگاه که عرضه داشت: پروردگارا! به آنچه به من از نیکى عطا کنى نیازمندم»؛ (وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّیْتُ بِمُوسَى کَلِیمِ آللهِ (علیه السلام) حَیْثُ یَقُولُ: (رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ)).