بخش سوم
حَتَّى إذا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله)، رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَاب، وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ، وَ اتَّکَلُوا عَلَى الْوَلاَئِجِ، وَ وَصَلُوا غَیْرَ الرَّحِمِ، وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِی أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ، وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ، فَبَنَوْهُ فِی غَیْرِ مَوْضِعِه. مَعَادِنُ کُلِّ خَطِیئَةٍ، وَ أَبْوَابُ کُلِّ ضَارِبٍ فِی غَمْرَةٍ. قَدْ مَارُوا فِی الْحَیْرَةِ ، وَ ذَهَلُوا فِی السَّکْرَةِ، عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَونَ: مِنْ مُنْقَطِعٍ إلَى الدُّنْیَا رَاکِنٍ، أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّینِ مُبَایِنٍ.
ترجمه
(این وضع قیام صالحان به پیشوایى پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) همچنان ادامه داشت) تا خداوند پیامبرش را برگرفت و قبض روح کرد، گروهى به قهقرا برگشتند و اختلاف و پراکندگى، آن ها را هلاک ساخت، تکیه بر غیر خدا کردند، و با غیر خویشاوندان (یعنى عترت رسول الله علیهم السلام) پیوند برقرار ساختند، و از وسیله اى که مأمور به مودّت آن بودند دورى گزیدند. آن ها بنا (ى خلافت و ولایت) را از اساس و محل اصلى آن برداشته، در غیر جایگاهش نصب کردند. آن ها معدن تمام خطاها، و درهاى هرگونه گمراهى بودند. در حیرت و سرگردانى غوطه ور شدند و در مستى و غرور از حق بیگانه گشتند و بر روش آل فرعون حرکت کردند: گروهى به دنیا پرداختند و بر آن تکیه کردند و گروهى از دین جدا گشتند.
شرح و تفسیر
بازگشت به ارزش هاى جاهلى
در ادامه بحث قبل، که سخن از عصر جاهلیّت و سپس زمان قیام پیامبر