صفحه ٣٩٠

عظمتش به خاک افتاده و لب ها به یگانگى اش گشوده شده است. براى هر مخلوقى به هنگام آفرینش، حدّى قرار داد تا با وجود مقدّسش شباهت نیابد. افکار و اندیشه ها هرگز نمى توانند با حدود و حرکات و نه با اعضا و ابزار، اندازه و حدّى براى او بیان کنند. هرگز درباره او نتوان گفت: کى (به وجود آمده)؟ و برایش سرآمدى نیست که گفته شود. تا کى (باقى است)؟ آشکارى است که درباره اش نتوان گفت: از چه چیز عیان شده است؟ و مخفى و پنهانى است که نمى توان گفت: در چه چیز پنهان شده است؟ او نه جسم قابل رؤیت است که بتوان انتهایش را جست وجو کرد و نه پوشیده و پنهان است که چیزى بر آن محیط باشد. نزدیکى او به موجودات آن چنان نیست که به آن ها چسبیده باشد و دورى او از آن ها آن گونه نیست که از آن ها جدا گردد! نگاه هاى خیره بندگان از او پنهان نیست و نه تکرار الفاظ (بر زبان آن ها)، نه نزدیک شدن به تپّه ها و بالا رفتن از آن ها و نه برداشتن گام هاى بلند در شب هاى ظلمانى. شب هایى که (سرانجام) ماه درخشان بر آن مى تابد (و از ظلمت آن مى کاهد) و خورشید نورانى در غروب و طلوع، ماه را تعقیب مى کند علم او در تغییرات و دگرگونى هاى زمان ها و روزگاران از روى آوردن شب و پشت کردن روز نافذ است. (و دامنه علمش به قدرى گسترده است که) پیش از پایان و سرآمد هر چیز و قبل از احصا و شمارش آن ها از همه آگاهى داشته و دارد، و چیزى بر او مخفى وپنهان نیست، از آنچه محدودکنندگانش به او نسبت مى دهند از نظر اندازه و ابعاد و استقرار در مسکن و جایگزین شدن در مکان، برتر است (چرا که) حدّ و اندازه مخصوص آفریده هاى اوست و مربوط به غیر او.

شرح و تفسیر
شرح عمیق دیگرى براى صفات جمال و جلال او

همان گونه که گفته شد بخش اوّل این خطبه مجموعه اى از صفات خداوند