صفحه ١٩٩

بخش اوّل
فَمَنِ آسْتَطَاعَ عِنْدَ ذلِکَ أَنْ یَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى آللهِ، عَزَّ وَجَلَّ، فَلْیَفْعَلْ. فَإِنْ أَطَعْتُمُونِی فَإِنِّی حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ آللهُ عَلَى سَبِیلِ آلْجَنَّةِ، وَ إِنْ کَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِیدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِیرَةٍ.
وَ أَمَّا فُلانَةُ فَأَدْرَکَهَا رَأْیُ آلنِّسَاءِ، وَ ضِغْنٌ غَلا فِی صَدْرِهَا کَمِرْجَلِ آلْقَیْنِ، وَ لَوْ دُعِیَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَیْرِی مَا أَتَتْ إِلَىَّ، لَمْ تَفْعَلْ. وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا اَلْأُولَى، وَ آلْحِسَابُ عَلَى آللهِ تَعَالى.
ترجمه
آن کس که در آن هنگام (در فتنه ها) بتواند خود را وقف خداى متعال سازد باید چنین کند و اگر مرا اطاعت کنید، من (در میان انبوه فتنه ها) به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد؛ هر چند راهى است پرمشقّت و داراى تلخى هاى فراوان. امّا فلان زن (اشاره به عایشه است) افکار زنانه دامنش را گرفت و کینه هایى که در سینه خود پنهان مى داشت، همچون دیگ آهنگران به جوشش درآمد (و آشکار شد) و اگر او را دعوت مى کردند که مانند همین کار را که در مورد من انجام داد درباره دیگرى انجام دهد، هرگز اقدام نمى کرد (و به خون خواهى عثمان برنمى خاست، این یک بهانه بود) به هر حال، (به خاطر پیامبر (صلی الله علیه و آله)) همان احترام نخستین را دارد؛ ولى حسابش با خداوند متعال است!

شرح و تفسیر
آشکار شدن کینه هاى درونى به بهانه واهى

همان گونه که در بحث سند خطبه گفته شد، امام (علیه السلام) این خطبه را بعد از پایان