صفحه ٤٦٨

او همچون کسى که به خود مى بالد، با عشوه و ناز گام برمى دارد؛ گاه سر را برمى گرداند و به دم (زیبا) و دو بالش مى نگرد؛ ناگهان از زیبایى فوق العاده اى که پر و بالش به او بخشیده و رنگ هایى که همچون لؤلؤ و جواهر به هم درآمیخته قهقهه سرمى دهد؛ امّا همین که (خم مى شود و) به پاهاى (زشت) خود نظر مى افکند (آن چنان ناراحت مى شود که) صداى گریه او بلند مى شود؛ فریادى که استغاثه جانکاهش از آن آشکار است و گواه صادق دردى است که در درون دارد! چرا که پاهایش همچون پاهاى خروس خلاسى، باریک (و تیره رنگ وزشت) است و در گوشه اى از ساق پایش ناخنى مخفى روییده است.

شرح و تفسیر
ترسیم دقیق و بسیار ظریفى از بال و پر طاووس

در این بخش از خطبه، امام (علیه السلام) در ادامه بیان عجایب آفرینش طاووس به وصف بال و پرهاى رنگین و شگفت انگیز او مى پردازد و با فصاحت و بلاغت وتشبیهات بسیار زیبایى آن را شرح مى دهد؛ مى فرماید: «(هرگاه به بال و پر طاووس بنگرى) گمان مى کنى که نى هاى وسط پرهاى او همچون شانه هایى است که از نقره ساخته شده و آنچه بر آن از حلقه ها و هاله هاى عجیب خورشیدمانند روییده، طلاى ناب و قطعات زبرجد است!»؛ (تَخَالُ قَصَبَهُ(1) مَدَارِیَ(2) مِنْ فِضَّةٍ، وَ مَا أُنْبِتَ عَلَیْهَا مِنْ عَجِیبِ دَارَاتِهِ(3)، وَ شُمُوسِهِ خَالِصَ آلْعِقْیَانِ(4)، وَ فِلَذَ(5) الزَّبَرْجَدِ(6)).