صفحه ٥٤٥

نکته ها
1. مشکلات موجود در راه اجراى عدالت

آنچه امام (علیه السلام) در این خطبه بیان فرموده، یک مطلب جدّى است، و آن گونه که بعضى پنداشته اند جنبه اسکاتى ندارد. به طور قطع در آن زمان، شورشیان بر ضدّ عثمان، نیرومند بودند و به همین سبب، حتّى بعضى از صحابه که موافق عثمان بودند، هنگام قتل عثمان جرأت مقابله با آن ها را نداشتند.
و از آن مهم تر این که معاویه، هنگامى که به قدرت رسید و سال ها از این ماجرا گذشته بود و اساسآ تمام قدرت خود را به بهانه خونخواهى عثمان به چنگ آورده بود، جرأت نکرد قاتلان عثمان را محاکمه و گروهى را که در قتل او شرکت داشتند شناسایى کند؛ بلکه وقتى (بعد از شهادت على (علیه السلام) و تسلّط بر اوضاع) وارد مدینه شد به خانه عثمان رفت. دختر عثمان که عایشه نام داشت فریاد کشید و گریه کرد و صدا زد: پدرجان! کجایى؟ (منظورش انتقام خون عثمان از قاتلان بود) معاویه گفت: دختر برادرم! مردم تسلیم ما شدند و ما هم به آن ها امان دادیم. ما در برابر آن ها نوعى بردبارى ـ که زیر آن خشم نهفته است ـ نشان دادیم. آنان هم تسلیمى ـ که زیر آن کینه نهفته است ـ نشان دادند و هر یک شمشیر خود را همراه دارند؛ اگر ما پیمان آن ها را بشکنیم، آن ها نیز پیمان ما را خواهند شکست و نمى دانیم پایانش به نفع ماست یا به زیان ما! (بهتر این است که سکوت کنیم تا خلافت ما متزلزل نشود) تو دخترعموى خلیفه باشى بهتر از این است که یک زن عادى باشى!(1) (اشاره به این که وقتى خلافت من بر باد رود، تو هم یک فرد عادى بیشتر نخواهى بود).