صفحه ٤٢٠

پیوند خویشاوندى، از آن دو به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزدیک ترى؛ تو به افتخار دامادى پیامبر (صلی الله علیه و آله) نائل شدى که آن ها نشدند. خدا را! خدا را! (اى عثمان!) به جان خود رحم کن؛ چرا که به خدا سوگند! تو کور نیستى تا بینایت کنند و جاهل نیستى تا تعلیمت دهند؛ زیرا راه ها آشکارند و نشانه هاى دین بر پا و روشن! (از خدا بترس و به کار مردم رسیدگى کن).

شرح و تفسیر
اتمام حجّت امام (علیه السلام) با عثمان

براى روشن شدن محتواى خطبه لازم است به شرایط و اوضاعى که سبب گفت وگوى امام (علیه السلام) با عثمان با این لحن و این بیان شد اشاره کنیم و از همه بهتر این که زمام قلم را به دست مورّخ معروف، طبرى بسپاریم. او مى گوید:
«هنگامى که مردم، اعمال عثمان را دیدند (منظور حیف و میل عظیم در بیت المال و سپردن مقام هاى کلیدى حکومت اسلامى به دست نااهلان و ظالمان و ستمگران است) جمعى از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) که در مدینه بودند، نامه اى به لشکریان اسلام که در مرزها پراکنده شده بودند نوشتند که مضمونش چنین بود: «شما براى جهاد در راه خداوند متعال و عظمت دین محمد (صلی الله علیه و آله) خارج شدید، ولى بدانید آیین محمد (صلی الله علیه و آله) را کسى که در این جاست خراب کرده، بیایید و آیین او را نجات دهید».
سربازان از هر سو به مدینه آمدند، (به ویژه گروه عظیمى از مصریان که مورد ظلم و ستم عمّال خلیفه قرار گرفته بودند در مدینه حاضر شدند و بعد از حوادث زیادى) سرانجام عثمان به دست مردم کشته شد».(1)