صفحه ٤٩٦

به معناى دو طرف پلک هاى چشم اوست، و «ضفتان» به معناى دو طرف است، و این که مى فرماید: «و فلذ الزبرجد» «فلذ» جمع «فلذة» به معناى قطعه چیزى است و در این جا منظور، قطعه هاى زبرجد است، و این که فرموده: «کبائس اللؤلؤ الرطب» (کبائس جمع کباسه و) «اکباسه» به معناى خوشه است و «عسالیج» جمع «عسلوج» به معناى شاخه است.

نکته
کدام زیباتر است؟

امام (علیه السلام) با فصاحت و بلاغت بى نظیر خود که در این خطبه آشکار ساخته، گاه از زیبایى هاى این جهان سخن گفته و گاه از زیبایى هاى جهان دیگر؛ ولى هنگامى که نوبت به شرح زیبایى ها و نعمت هاى جهان دیگر مى رسد، به طور ضمنى این حقیقت را بیان مى کند که آنچه مربوط به جهان دیگر است قابل شرح و بیان نیست؛ به گونه اى است که اگر انسان آن را ببیند، مرغ جانش به سوى آن پر مى کشد و از خود بى خود مى شود.
به یقین، ادبیات مربوط به زندگى این دنیا هرگز قادر به شرح آنچه در سراى آخرت است، نیست و به این مى ماند که انسانى را از روز نخست تولد در اتاقى محبوس کنند و هنگامى که به کمال عقل رسید، بخواهند مناظر زیبایى را که در باغ ها و گلستان ها و آبشارها و صحنه هاى مختلف جهان طبیعت است براى او شرح دهند؛ از طاووس و پرهاى رنگارنگش بگویند؛ از نغمه هاى دل انگیز پرندگان خوش خوان؛ از میوه هاى لذیذ و سایر صحنه هاى دل انگیز؛ به یقین ادبیاتى که او در آن اتاق تاریک با آن آشنا شده، هرگز قدرت شنیدن این ها را ندارد.
جالب این که امام (علیه السلام) در این خطبه، از زوایاى مختلف به نعمت هاى بهشتى