صفحه ٣٧٧

و جلوى نشر اسلام و علوم الهى را گرفتند و با جعل احادیث فراوان، این آب زلال را آلوده و مسموم ساختند.
سپس امام (علیه السلام) در پایان این سخن، تصمیم نهایى خود را در ضمن چند جمله کوتاه بیان کرده، چنین مى فرماید: «هرگاه این مشکلات موجود از ما و آن ها برطرف شود، من آن ها را به سوى حق خالص مى برم و اگر مسیر حوادث به گونه دیگرى بود (عاقبت شومى دارند) بر آن ها حسرت مخور؛ زیرا خداوند از آنچه انجام مى دهند، آگاه است»؛ (فَإِنْ تَرْتَفِعْ عَنَّا وَ عَنْهُمْ مِحَنُ آلْبَلْوَى، أَحْمِلْهُمْ مِنَ آلْحَقِّ عَلَى مَحْضِهِ؛ وَإِنْ تَکُنِ اَلْأُخْرَى، (فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ آللهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ)).
اشاره به این که اگر موانع برطرف گردد، من براى بازگرداندن جامعه اسلامى به جامعه عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمادگى کامل دارم و تلاش و کوشش خود را در این راه به کار مى گیرم؛ ولى اگر شرایط اجازه نداد باز هم مشکلى نیست؛ چرا که ما به وظیفه خود عمل کرده ایم و آن ها نیز به سزاى اعمالشان خواهند رسید.

نکته ها
1. حق پرسشگرى

هر انسانى در برابر انبوهى از مجهولات و مشکلات درباره خود و دیگران قرار دارد که گاه مربوط به مسائل مادّى است و گاه معنوى و کلید حلّ آن ها غالبآ سؤال از آگاهان و اندیشمندان است.
به همین دلیل، خداوند در عالم تکوین و تشریع درهاى سؤال را به روى انسان گشوده است. از نظر تشریع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه سؤال به هر کس و درباره هر چیز داده است، بلکه به سؤال کردن امر کرده است، قرآن مجید در دو آیه مى فرماید: (فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ «اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید».(1)