صفحه ٤٢٦

اشاره به همین معنى باشد آنجا که مى فرماید: «فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَااعْتَدى عَلَیْکُمْ; کسى که بر شما تعدى کند همانند آن بر او تعدى کنید» (در واقع مقابله به مثل، تعدى نیست، بلکه مجازات عادلانه است).
البته این احتمال نیز وجود دارد که آیه در مقام بیان جواز قصاص و مجازات عادلانه بوده باشد (و به اصطلاح، امر در مقام توهّم حظر است و دلیل بر وجوب یا استحباب نیست).
به هر حال عفو و مجازات هر کدام جاى ویژه اى دارد، عفو در جایى است که انسان قدرت بر انتقام و مقابله به مثل دارد، و اگر راه عفو را پیش مى گیرد، از موضع ضعف نیست، این گونه عفو مفید وسازنده است، هم براى مظلومى که پیروز شده زیرا سبب صفاى دل و تسلط او بر هواى نفس مى شود، و هم براى ظالمى که مغلوب گشته زیرا او را به اصلاح خویشتن وا مى دارد.
در احادیث اسلامى نیز به این استثناء اشاره شده، اشاراتى پر معنى و لطیف از جمله در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْعَفُوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِهِ مِنَ الْکَریمِ; عفو و گذشت افراد لیم و پست را فاسد مى کند، به همان اندازه که افراد با شخصیت را اصلاح مى نماید».{1}
در حدیث دیگرى از همان بزرگوار مى خوانیم: «اَلْعَفُو عَنِ الْمُقِرِ لاعَنِ المُصِّرَ عفو; درباره کسى است که اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد کسى که بر گناه اصرار دارد».{2}
و نیز در حدیث دیگرى از همان امام همام آمده است که فرمود: «جازِ بِالْحَسَنَةِ وَ تَجاوَزْ عَنِ السَّیِئَةِ ما لَمْ یَکُنْ ثَلَماً فِى الدینَ اَوْ وَهْناً فى سُلْطانِ الاِْسلامِ; نیکى ها را به نیکى پاداش بده، و از بدى ها صرف نظر کن مادام که لطمه اى بر دین یا سستى بر حکومت اسلامى وارد نمى کند».{3} (در این گونه موارد باید به سراغ مجازات عادلانه رفت).