صفحه ٤١٠

اما به عکس سیره انبیاء و اولیاء این بوده است که هنگام پیروزى حتى الامکان گذشته ها را با آب عفو بشویند، و دشمنان سرسخت را از این طریق به دوستان صمیمى مبدل سازند.
آنها هرگز علاقه نداشتند خون را با خون بشویند (جز در موارد استثناء) و بدى را با بدى پاسخ گویند،بلکه سعى داشتند تا آنجا که مقدور است بدى ها را به خوبى پاسخ دهند، چرا که هدف آنها تربیت بوده نه انتقام، خاموش کردن آتش بوده نه برافروختن آتش هاى جدید.
ولى به یقین این کار، کار همه کس نیست، کار افرادى است که در پرتو ایمان و تقوا تربیت شده اند و تسلط بر نفس داشتند، کار افراد با فضیلت و پر افتخار و انسان هاى شایسته است، و گرنه درنده خویان چیزى را جز انتقام به رسمیت نمى شناسند و به آن افتخار مى کنند.
آیات قرآن مجید و روایات اسلامى مملو است از بیان فضیلت عفو و نکوهش از روح انتقام جویى و سیره پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم السلام) گواه بسیار زنده و خوبى براى این معنى است که یک نمونه آن داستان فتح مکه و عفو عمومى پیامبر (صلى الله علیه وآله) از دشمنان خونخوار و بسیار سرسخت است.
با این اشاره به قرآن باز مى گردیم و آیات عفو و انتقام را مورد بررسى قرار مى دهیم (توجه داشته باشید که واژه انتقام در قرآن مجید به معنى بالا به کار نرفته و تنها به معنى مجازات الهى است و لذا در همه جا به خداوند نسبت داده شده است، و هیچ ارتباطى به بحث ما ندارد.
1ـ وَ جَزاءُ سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها فَمَنْ عَفى وَ اَصْلَحَ فَاَجْرُهُ عَلَى اللّهِ اِنَّهُ لایُحِبُّ الظَّالِمینَ. (شورى ـ 40)
2ـ وَ لاَ یَأتَلِ أوُلوُ الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ اَنْ یُؤتُوآ أوْلِى الْقُْربى وَ الْمَسَاکینَ وَ الْمُهاجِرینَ فِى سَبیلِ اللّه وَ لْیَعْفُوا وُلْیَصْفَحُوا ألا تُحِبُّونَ اَنْ یَغْفِرَاللّهُ