صفحه ٣٤٢

اختیارى دارد یا در ادامه راه، افرادى که با افراد بد همنشینى مى کنند سوءظن به نیکان پیدا خواهند کرد، بنابراین بر آنها لازم است از همنشینى با بدان بپرهیزند تا حالت سوءظن آنان بر طرف گردد، و این یک امر اختیارى است. و اگر بدون مقدمات اختیارى چنین گمانى براى انسان پیدا شد انسان درباره آن باید بیندیشد، و احتمالات صحیح را مد نظر قرار دهد. مثلا بگوید: این زن ناشناس که با فلان کس است شاید خواهر او یا فرزند خواهر، یا فرزند برادر، یا همسر او است، و ممکن است من آنها را نشناسم، بى شک اندیشه در این احتمالات صحیح، سبب مى شود که سوءظن سست گردد یا به کلى برطرف شود. به همین دلیل حدیثى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اُطْلُبْ لاَِخِیْکَ عُذْراً فَاِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذْراً فَالَْتمِسْ لَهُ عُذْراً; براى برادر مسلمانت (جهت توجیه اعمالش) عذرى جستجو کن و اگر عذرى نیافتى باز هم کوشش کن عذرى بیابى».{1}
و در حدیثى که قبلا از امیرمؤمنان على (علیه السلام) روایت کردیم، خواندیم که مى فرمود: «کار برادرت را به بهترین صورت حمل کن... و گمان بدى به سخنى که از برادرت شنیده مى شود، مبر، در حالى که مى توانى محمل صحیحى براى آن پیدا کنى».
به این ترتیب ما مى توانیم از یک نظر سوءظن را به سه گونه تقسیم کنیم:
1ـ سوءظنى که آثارش در سخن و رفتار پیدا مى شود. این سوءظن حرام است.
2ـ سوءظنى که اثر ظاهرى ندارد، ولى با تفکر و اندیشه و از بین بردن مقدمات خارجى، زوال مى پذیرد، این گونه سوءظن احتمال دارد مشمول ادله حرمت باشد.
3ـ سوءظنى که هیچ اثر خارجى بر آن مترتب نمى شود و به کلى از اختیار انسان بیرون است، و با هیچ کارى از میان نمى رود چنین سوءظنى مشمول تکالیف شرع نیست، مادام که انسان ترتیب اثرى بر آن نداده باشد.
و این که در قرآن مجید در آیه 36 سوره اسراء مى خوانیم: «وَ لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْئُولا; از آنچه علم به آن ندارى پیروى نکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.» نیز ناظر به همین معنى است.