صفحه ٣٢٩

ظن است، این آیه ناظر به داستان افک (دروغ و تهمت) است; مى دانیم گروهى از منافقان یکى از همسران پیامبر (صلى الله علیه وآله) را متهم به خارج شدن از جاده عفاف کردند و شایعه اى براى آن درست کرده و در یک زمان آن شایعه را در تمام مدینه پخش کردند. گرچه هدف گیرى ظاهراً به سوى یکى از همسران پیامبر (صلى الله علیه وآله) بود، ولى در واقع هدف اصلى خود پیامبر و اسلام و قرآن بود، در این هنگام آیات کوبنده اى نازل شد که پرده هاى نفاق منافقان را کنار زد و نقشه هاى آنها را نقش بر آب نمود، و این توطئه را در نطفه خفه کرد. تعبیرات این آیات بقدرى حساب شده و آمیخته با نکات روانى دقیق است که اعجاب هر انسانى را بر مى انگیزد. آیه مورد بحث که یکى از آیات پانزده گانه اى است که در داستان اِفک نازل شد چنین مى فرماید: «چرا هنگامى که این (تهمت بزرگ) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان، نسبت به خود (و کسى که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند، چرا نگفتید این دروغ بزرگ و آشکار است» (لَوْلا اِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ المُؤمِنُونَ وَ المَؤمِناتِ بِاَنْفُسِهِمْ خَیراً وَقالُوا هذا اِفْکٌ مُبِینٌ).
تعبیر به مؤمنون و مؤمنات نشان مى دهد که یکى از نشانه هاى ایمان حسن ظن نسبت به مسلمانان است. و سوء ظن و بدگمانى با جوهره ایمان سازگار نیست.
در واقع در اینجا مردم به سه گروه تقسیم شدند، گروهى منافقان شایعه ساز و شایعه پراکن، و گروهى سردمداران آنها که در قرآن مجید از آنها به عنوان «وَالَّذى تَوَلّى کِبْرَهُ» یاد شده، و گروهى مؤمنان پاکدل بودند که به خاطر ساده دلى در دام شایعه گرفتار شدند.
روى سخن قرآن مجید در آیه فوق به گروه سوم است و آنها را سخت نکوهش مى کند که چرا آلت دست منافقان شایعه ساز و شایعه پراکن شده اند.

* * *

در این آیات شش گانه که بعضى درباره سوء ظن نسبت به مردم و بعضى در مورد سوءظن نسبت به پروردگار عالم است این رذیله اخلاقى شدیداً محکوم شده و به