صفحه ٤٥

که به هنگام خواندن این خطبه ها، علم و دانش از زبانش فرو مى ریخت، از میان مردم رفت و ظالمان و جباران بنى امیه که جز هوس هاى شیطانى و غرایز حیوانى چیزى را به رسمیّت نمى شناختند در جاى او نشستند و سیل خون بى گناهان را جارى ساختند، مسلمانان فهمیدند که چه کسى را از دست داده اند، و چه خسارت عظیمى دامان آن ها را گرفته است.
بنابراین تعبیر به «غداً» (فردا) همان گونه که ظاهر عبارت است نه اشاره به عالم برزخ است، نه قیامت (آن گونه که بعضى از شارحان پنداشته اند)، بلکه اشاره به همان ایّام شوم و تلخ و تاریکى است که بعد از شهادت امیرمومنان (علیه السلام) بر مسلمانان گذشت.
جمله «مُرْصِدٍ لِلتَّلاَقِی» (کسى که آماده و منتظر ملاقات است) خواه به معناى ملاقات با فرشته مرگ باشد، یا پروردگار، نشان مى دهد که روح مقدّس على (علیه السلام) پیوندى با این جهان مادى و زودگذر نداشت، بلکه پیوندش، با عالم بالا، با فرشتگان خدا و با ذات پاک پروردگار بود، و ضربت ابن ملجم را مقدمه اى براى این فوز عظیم و لقاى پروردگار کعبه مى دانست و جمله «فُزْتُ وَرَبِّ الْکَعْبَةِ» شاهد گویاى آن است.
و اگر چند روزى بر طبق حکمت پروردگار روح پاکش در این قفس تن، زندانى بود، و در کنار مردم دنیا مى زیست، هنگامى که این قفس شکسته پر وبال گشود و به هواى کوى دوست پرواز کرد.

خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست *** به هواى سر کویش پر و بالى بزنم!