صفحه ١٣٦

فردا بر آن وارد خواهى شد؛ پس براى ورود خود در سراى دیگر جایى فراهم ساز! و براى آن روزت چیزى از پیش بفرست»؛ (کَمَا تَدِینُ تُدَانُ، وَ کَمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ، وَ مَا قَدَّمْتَ آلْیَوْمَ تَقْدَمُ عَلَیْهِ غَدآ، فَامْهَدْ(1) لِقَدَمِکَ، وَ قَدِّمْ لِیَوْمِکَ).
چگونه انسان مى تواند به دیگران ظلم و ستم کند و جزاى نیکى را با بدى بدهد ولى از خداوند انتظار داشته باشد جزاى اعمال بد او را با نیکى بدهد؟ و چگونه انسان مى تواند بذر خام بپاشد و انتظار داشته باشد گل درو کند و به گفته شاعر:

تخم گل کاشتى آخر گل شد *** بر سرش نغمه سرا بلبل شد
خار کشتى ثمرت خار دهد *** خار جز خار کجا بار دهد؟
در زمین دل خود کشتى خار *** خار بار آمد و دادت آزار!

در واقع این اندرزها از آیات قرآنى و روایات نبوى مایه مى گیرد؛ آن جا که خدا را «مالک یوم الدین» و دنیا را «مزرعه آخرت» مى شمرند. و در سوره حشر مى فرماید: (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ)؛ «و هرکس باید بنگرد که براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده است».(2) و در سوره بقره مى خوانیم: (وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ)؛ «و هر کار خیرى را براى خود از پیش مى فرستید، آن را نزد خدا (در سراى دیگر) خواهید یافت».(3)
امام (علیه السلام) در پایان این بخش به همان مطلبى که در آغاز بیان کرده بود بازمى گردد و مخاطبان خویش را از خواب غفلت بیدار مى کند و به جدّ و جهد وامى دارد، مى فرماید: «به هوش باش، به هوش باش اى شنونده! و کوشش