صفحه ١٣٠

را کاهش دهند و همین امر سبب مى شود که آن ها بر انسان مسلّط شوند و جسور گردند که جلوگیرى از آنان بعد از آن مشکل خواهد شد.
باید با صراحت آمیخته با ادب و دلسوزى حقایق را بیان کرد و از مخالفت گمراهان نترسید، آن ها غالبآ در برابر موضع گیرى هاى شجاعانه عقب نشینى مى کنند و اجازه جسارت به خود نمى دهند.
در طول تاریخ، نمونه هاى زیادى دیده مى شود که افراد، با تحریف حقایق و کتمان واقعیات، مشکلات زیادى براى خود و جامعه اى که در آن مى زیسته اند به وجود آورده اند.
داستان قریه «حوأب» در «جنگ جمل» معروف است. عایشه از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده بود که به او فرمود: گویا مى بینم یکى از شما همسرانم را (که در یک مسیر باطل) به قریه «حوأب» مى رسد و سگ هاى آن در برابر او پارس مى کنند. اى عایشه! بترس که تو آن فرد باشى. اتفاقآ در مسیر آتش افروزان در جنگ جمل به سوى بصره هنگامى که عایشه همراه لشکر به «حوأب» رسید، صداى پارس کردن سگ ها را شنید. سؤال کرد: این جا کجاست؟ گفتند: «حوأب» است. عایشه در وحشت فرو رفت. گفت: من از همین جا به مدینه برمى گردم. محمّد بن طلحه گفت: این سخنان را کنار بگذار! دیگرى گفت: این جا به یقین «حوأب» نیست و گروه زیادى از مردم آن محلّ را آوردند تا به دروغ شهادت دهند که این جا «حوأب» نیست. عایشه پذیرفت و به راه خود ادامه داد.
نظیر این داستان در گذشته و حال بسیار بوده و هست.(1)